قال الباقر علیه السلام :
قال الباقر علیه السلام : ما احب ان لی الدنیا و ما فیها و انی بت لیله و لیست لی بزوجه
حضرت باقر علیه السلام فرمود : دوست نمی دارم اگر دنیا و آنچه در آنست از من باشد و من شبی را بدون همسر بگذرانم .
.
تاثیر ازدواج:
تاثیر ازدواج
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
اذا تزوج الرجل احرز نصف دینه.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
کسی که ازدواج کند، نصف دینش را حفظ کرده است.
مستدرک الوسائل، ج 14، ص 154.
.
برای یک زندگی مطلوب و منطبق بر اصول اخلاقی ، مسئله مهم میزان آگاهی و تقیّد کسانی است که می خواهند با تشکیل خانواده بهره مناسبی از گذران عمر بگیرند. به طور معمول برای دادن اطلاعات از بایدها استفاده می شود، ولی در این مقاله بنا براین داریم که از نبایدها شروع کنیم و نتیجه گیری اصلی را به عهده شما بگذاریم.
1- ازدواج نباید بدون توجه به شرایط و موقعیت های زوج جوان صورت گیرد.
این پسرو دخترند که بایستی با تلفیق مجموعه ی توان ها و توانمندی های خود ، به یک زندگی سروسامان دهند نه دیگران . یکی از مشکلات اساسی زوج های جوان درجامعه ما این است که جوان با یک فکر و اندیشه ی آرمانی در صدد رسیدن به یک مدینه فاضله است و این گونه تفکر به او اجازه نخواهد داد تا واقعیت های موجود را احساس ولمس کند. از سوی دیگرواقعیت های موجود درجامعه ، خود را به گونه ای دیگر جلوه می دهند واولین تضاد این گونه ایجاد می شود. ازاین رو بهترین زندگی را کسانی دارند که بتوانند از این جدال و تضاد به عاقبت رهایی یابند.
ازجمله شرایط و موقعیت ها، شرایط اجتماعی و فرهنگی زوج جوان یعنی طبقه و پایگاه اجتماعی پسر ودختر است که بایستی این شرایط همخوان باشد. از شرایط دیگر ، تناسب جسمی و سنی زوج است که براساس دیدگاه ها ی بزرگان دین و همچنین روان شناسان ، بایستی به میزانی معین از رشد جسمی و سنی رسیده باشند و دقیق تر از رسیدن به این رشد، تناسب این دو با هم است . برای مثال اگر پسری همسری بزرگ تر از خود برگزیند ، یا فاصله سنی زوجین ده سال یا بیشتر باشد ، مشکلات عدیده ای برایشان رخ می نماید که مجال طرح آنها نیست .
2- انگیزه ازدواج نباید شهوت وخوش گذرانی باشد.
برای ازدواج انگیزه های عالی و ارزشمندی چون پاسخ به ندای فطرت ، تلاش دربقای نسل، عمل به سنت رسول الله ، تکمیل و تکامل ، و ازهمه قوی تر اطاعت فرمان خداوند وجود دارد که چنانچه هر کدام از اینها به عنوان انگیزه ازدواج باشد، لذت و شهوت وغریزه و... را به همراه خواهد داشت تا جایی که برای این لذت و شهوت ثواب هم خواهد بود. اما اگر این ارزش های عالی ملاک قرار نگیرد ، چون آن خواست ها مادی وهدف هایی سهل الوصل اند، مداومت برآنها انسان را خسته ، سرخورده ومحدود خواهد کرد.
3- ازدواج نباید همراه با انگیزه های مادی و دنیوی باشد.
ازدواج هایی که برای رسیدن به عشق ، جاذبه های مادی و قدرت ومال و موقعیت اجتماعی یا دستیابی به امکانات و بهره های دنیوی انجام شود، به علت مادی ونسبی بودن این اهداف و به ویژه این که در کوران حوادث و اتفاقات تحت تأثیر شدید قرار می گیرند و از بین می روند، معمولاً به نتیجه مطلوب نخواهند رسید.
4- ازدواج نباید برای برآورده شدن خواست های دیگران باشد.
به طور معمول ، آرزوهای پدران و مادران ، ایده آل های آنان، خود سری ها و کج فکری های آنها یا حتی انتقام جویی آنان از زندگی ومحرومیت های قبلی شان ، فرزندان را به سوی ازدواج هایی سوق می دهد که در آن یا بایستی یک طرف ، یک عمر مظلومیت و تحقیر را تحمل کند وگذشت وصبوری از خود نشان دهد وبه قول معروف بسوزد و بسازد یا این که هر دو طرف ( زن وشوهر) خود را محکوم به پذیرش این تحکم بدانند یا با به دست آوردن اندک بهانه ای بخواهند خود را از این تحکم پذیری رها ساخته ، در نتیجه با طلاق یا جدایی یا ... زندگی را بر خود و خانواده ، ناگوار و تلخ کنند.
ناگوارتر از این ، خواست های افراد دیگری به غیر از پدر و مادر است. در بعضی جوامع دیده شده است که دختر خون بهای مقتول است یا دختر به همراه مادر در خانه ناپدری یا ... زندگی کرده ، برای امرار معاش تن به سرنوشتی می دهد که خود در شکل گیری آن نقش ندارد.
5- انگیزه ازدواج نباید چشم وهم چشمی ها ومقایسه های اجتماعی باشد.
چه بسا مشاهده شده است که پسر یا دختری تنها به خاطراین که مادر یا پدرش می خواهد فرزندشان از دیگر هم سن وسال ها وبستگان کمتر و... جلوه نکند ناخواسته درگیرسرنوشتی می شود که نه به صلاح اوست و نه خود نقشی درشکل گیری آن داشته است .
6- ازدواج نباید بدون جلب نظر و راهنمایی و هدایت والدین باشد .
هرچند که درموارد بالا ، معمولاً گناه متوجه پدران و مادران و جامعه است ، لیکن توجه به این نکته نیز ضروری است که والدین بایستی به طور حتم درزندگی وتشکیل خانواده فرزندانشان نقش داشته باشند. یعنی لازم است حد ومرزها رعایت شود و فرزندان خودسرانه برای رسیدن به آن چه امروز می بینند اقدام به ازدواج نکنند. تناسب میان زوج جوان ، چنانچه همراه با نظر و راهنمایی والدین باشد ، نتیجه بخش خواهد بود.
7- ازدواج نبایستی بدون مشورت وچاره اندیشی با بزرگترها صورت گیرد.
تجربه ای که بزرگ ترها از زندگی خود آموخته اند در موقعیت هایی بایستی مورد استفاده کوچک ترها قرار گیرد. سخن بجایی است که گفته شده است انسان باید دوبار زندگی کند ، باراول تجربه کسب کند و بار دوم با استفاده از آن تجارب گذشته ، یک زندگی سالم داشته باشد. انسان اندیشمند با کمی تأمل به این نتیجه می رسد که از آن جا که دو بار زندگی کردن ممکن نیست پس به جای زندگی اول می توان از تجربه دیگران و پیشینیان بهره جست . البته این امر در مسئله ازدواج بسیار ضروری است ، چرا که آگاهی نسبت به مسائل اجتماعی از یک سو و شناخت اصل و نسب و نژاد و ویژگی های اخلاقی هر فرد با توجه به تعلقی که به اصل و نژاد خود دارد از سوی دیگر، در مسئله ی همسر گزینی و توافق زن وشوهر در زندگی بسیار مهم و حساس است .
8- ازدواج نباید بدون توجه به قوانین و دستورهای الهی اسلام باشد.
غریزه جنسی دربسیاری از موجودات زنده از جمله حیوانا ت وجود دارد وانسان نیز دراین ویژگی ، با حیوانات مشترک است . لیکن آن چیزی که موجب تفاوت انسان از سایر حیوانات شده ، موقعیت ومقام ومنزلت انسان در نظام هستی است. به همان اندازه که انسان در نظام هستی متمایز از سایر حیوانات ، از برتری و شرافت برخوردار است ، مسئله ی برآورده کردن غریزه نیز باید با شرافت ، ارزش و توجه همراه باشد. لذا مکتب حیات بخش اسلام برای رسیدن انسان به زمینه ای که بتواند غریزه جنسی را ارضا نماید، دستورازدواج و زوجیت مرد و زن را مطرح کرده ، بر مشروعیت آن تأکید دارد. دستورها و آداب خاصی که اسلام برای زن و شوهر قرار داده ، همه برای حفظ شرافت وجایگاه انسان است تا جایی که تمّرد و سرپیچی زن از شوهر را به نوعی مستوجب عِقاب دانسته و افراط و تفریط در این موارد را بین زن و شوهر مورد ملامت و سرزنش قرار داده است . بنابراین توجه به قوانین اسلام موجب سعادت وپیشرفت خواهد بود ودر هیچ موردی تاکنون قانونی بهتر ومتعالی تر از اسلام ارائه نشده است.
9- در ازدواج، انتخاب همسر نباید بدون معیار وملاک باشد.
مکتب انسان سازاسلام وهمچنین روان شناسان برانتخاب همسر وتوجهی که دراین بحث مورد نظر است تأکید فراوان دارند. همه ی این تأکیدات برای به کارگیری ملاک ومعیار در انتخاب است . آنچه در اسلام به نام قانون کفویت مطرح است تعبیر بسیار جامع و پر محتوایی است که بررسی آن درجایگاه خود نیاز به ارائه مقالات متعددی دارد که در این جا به اختصار از آن خواهیم گذشت .
درکفویت همسران مسئله کفایت و جامعیت مطرح است وآن هم در ارتباط بین زن و شوهر ودر جنبه های جسمی ، جنسی ، عقلی ، فرهنگی ، علمی ، اخلاقی ، اجتماعی ، روحی وروانی ، دینی ، خانوادگی و ... مورد نظر است. آن دو باید همه این جنبه ها را به عنوان ملاک برای انتخاب همسر در نظر بگیرند.
10- ازدواج نباید فقط تحت تأثیر عوامل اجتماعی صورت گیرد.
انگیزه های اجتماعی ، مخصوصاً آن دسته که در ارتباط با گروه همسالان ، علت و انگیزه ی انجام فعالیتی می شوند، درازدواج بایستی بسیار کنترل شده ودقیق مورد تحلیل و توجه قرار گیرند. این انگیزه ها اغلب آنی و زودگذر است وبسیاری از اوقات هم فریبنده و کاذب . دوست یابی ها، محبت ها وعشق های خیابانی و کوچه بازاری که معمولاً ازموارد منفی عوامل اجتماعی اند ومقبولیت عام اجتماعی نیز ندارند، باید در ازدواج کاملاً کنترل بشوند، زیرا اگر ازدواجی با این انگیزه ها وعوامل انجام شود دارای عاقبت و پایان خوبی نخواهد بود.
11- ازدواج نباید مخالف امور ومقتضیات طبیعی باشد.
در نظام هستی که نظامی دارای ضابطه وحساب دقیق است، مسئله زوجیت یکی از مسائل مهم است. زوجیت ، لازمه تکمیل وتکامل و ثمردهی هستی موجودات است و برای این امر مهم ، شرایط طبیعی نیز درنظر گرفته شده است . به عنوان مثال گرده افشانی گیاهان در زمانی معین به نتیجه خواهد رسید و ازدواج هم در کودکی یا میان سالی و پیری نتیجه خوبی نخواهد داشت . لذا لازم است در ازدواج به این گونه امور و موارد دقت و توجه کافی شود .